من یک عقاب خیلی بزرگ بودم.. و تو زیر بال هایم قایم می شدی. و آنقدر می ماندی تا حسابی گرمت شود.. و آنوقت به من سیخونکی بزنی و من تو را احساس کنم.. و یکهو دردم بیاید و لگدی محکم نثار ما تحتت کنم.. و تو جیغ بکشی و " در جیغت یک دنیا شادی باشد. "
( در"" از " یک روز خوش برای موزماهی" جی دی سلینجر)
( در"" از " یک روز خوش برای موزماهی" جی دی سلینجر)
0 Comments:
Post a Comment
<< Home