the state of emergency
Friday, December 02, 2011
به مادرم گفتم دیگر تمام شد
آنچه از دهان تو بیرون میآید
با طلوع خورشید هم به دهان تو باز نخواهد گشت
در هوا میماند
و چون مهی مسموم
مرا از آفتاب جدا میکند
در خاموشی رویا
گل خشکیده را
میان آفتاب و ابر شیمیایی تمیزی نیست
Labels:
پاییز
posted by maryam @
12:01 AM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
About Me
Name:
maryam
View my complete profile
Previous Posts
فحش
ای برادر کجایی
farsi nadaram!!
takhte khab
سرقت کمی ادبی
ترسو
پروانه
but true love
شعر برای شبنم
Never let me go
0 Comments:
Post a Comment
<< Home