the state of emergency

Thursday, November 03, 2005

نزديك به مرثيه براي خودم

رفتارش البته بي سابقه نيست ايستاده جلوي درخت كج كنار خيابان دستش را با انگشتان به هم چسبيده گذاشته روي تنه درخت برگهايش كوچك و فراوان اند همينطور زل زده به دستش حالا هم دارد آرام آرام با پشتي صاف مثل رقصنده ها خم مي شود طرف درخت كمي صاف تر شده باشد مگر درخت كه دستش پيچيده دور بدنش بغلش كرده عجيب است كه هيچ كس نگاهمان نمي كند دست از آيين غريبش كه برداشت آمده روي همين پله كنار خيابان با ما به انتظار وقتي كه جوي آب همه كثافاتي را كه فرو داده به روي خيابان بالا بياورد همراه تيرهاي چراغ خيس مي شويم بي خود دعا كرده باران بيايد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home