the state of emergency
Monday, October 18, 2004
دست هایت را آنقدر پیچیده ای که هیچ از آنها نمی فهمم. نگاه هم نمی کنی. من در عمق کمی به آب رسیده ام.. و تو هنوز هم پیدا نیستی.
posted by maryam @
7:35 PM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
About Me
Name:
maryam
View my complete profile
Previous Posts
صورت لب ندارد.. در فاصله انداختن زنجیر قفل فقط چشم...
در چمن
سال پیش.. آسمان صاف... این سال لکه های ابر را دوست...
مرغی ترسیده بالی بر شانه ام!!..آنگاه که سر به مهری...
از میان
دل مردگی های تابستان
خیال
ادامه داشت
تحویل کار
من یک عقاب خیلی بزرگ بودم.. و تو زیر بال هایم قایم...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home