the state of emergency

Saturday, January 01, 2005

نگفته ام, آنچه را که نگفته ام; و ناگفته هایم لابد دروغ هایی بیش نبوده اند. درد می کشم, در آنچه تو نمی شنوی; که لابد دروغ هایی بیش نیستند, که حتمن از ذهن بیماری,,, یا از گستاخی هرزه ی معصوم نمایی ام. حتا آن اعتراف, که چنگال بی رحمش را می فشرد بر حنجره ام-حنجره ای دروغین-, وخون گریه می کرد, زیر نگاه بی تفاوتت. و آن طپش های دیوانه وار,,, که لابد خیال وهم آلودی

2 Comments:

  • At 5:59 PM, Blogger Unknown said…

    khob chera nemigi...bego...vali rast begooo

     
  • At 1:17 AM, Blogger nassim said…

    اگه یک ذره تامل کنید می فهمید که مسلمن دروغ نگفته م

     

Post a Comment

<< Home