Monday, June 30, 2008
remember
you're the one to be loved
the one to be sacrified
you're the one to kick me aside
the one to hold me tight
remember mum
when i'm gone
there's no girl to be loved
no mum to be sacrified
no ass to be kicked aside
no body to be held tight
remember
hey mum
it's me
having the score of three
the way you wanted to be
but it means nothing to me
and i mean nothing to you
it's me
having the score of three
the way you wanted to be
but it means nothing to me
and i mean nothing to you
Saturday, June 28, 2008
شعر است غرغر نیست , همین
امشب مهمانی
آن شب مهمانی
پنجشنبه جمعه شمال
می شد رفت اگر من
اینقدر
پدر مادردار نبودم
آن شب مهمانی
پنجشنبه جمعه شمال
می شد رفت اگر من
اینقدر
پدر مادردار نبودم
Wednesday, June 18, 2008
نگهبان مهربان ما
مرد که افتاد توی استخر
مرد که مُرد
بیرونش که آوردیم
خشکش که کردیم
گوشهی اتاقش که گذاشتیم
..همیشه که پیشمان ماند
دیگر از هیچ چیز نمیترسیم
مرد که مُرد
بیرونش که آوردیم
خشکش که کردیم
گوشهی اتاقش که گذاشتیم
..همیشه که پیشمان ماند
دیگر از هیچ چیز نمیترسیم
(!! برگرفته از بلست جیران در روزهای گذشته و نیز نگاهی که او به داستان لول و ادنا در ده داستان تاسف بارنداشت)
Tuesday, June 17, 2008
خارج
کاش این خارج همهاش یک کشور بود
آن وقت همه باز می رفتیم پیش هم
آن وقت آدم می توانست حداقل
دلش را خوش کند
به رفتن
Friday, June 13, 2008
بی قرص
مرا ببرید یک جایی که نوشتنم نرود اینقدر
یک جایی ببرید که اشکم نیاید اینطور
یک جایی که تخت بخوابم
یک جایی ببرید که اشکم نیاید اینطور
یک جایی که تخت بخوابم